ابویاسر نضریابویاسر نَضَری، برادر حییّبناخطب ( رئیس قبیله بنینضیر ) از دانشمندان بزرگ یهود [۱]
السیرة النبویه، ج۲، ص۵۶۴.
[۲]
انساب الاشراف، ج۱، ص۳۳۷.
و از دشمنان سرسخت پیامبراسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) [۳]
السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۸.
میباشد.۱ - زندگیاز جزئیات زندگی او اطلاعی در دست نیست، نخستین سخنی که از وی در اختیار است، به زمان هجرت پیامبر به مدینه بازمیگردد، صفیه، همسر پیامبر و دختر حییّ بناخطب میگوید:چون رسول خدا به مدینه هجرت کرد و در قبا (دیار بنیعمروبنعوف ) فرود آمد، پدر و عمویم صبحگاه به دیدن او رفته، تا غروب در آنجا ماندند و وقتی بازگشتند، سخت اندوهگین بودند. شنیدم که عمویم درباره رسول خدا به پدرم میگفت:آیا او را میشناسی؟ او همان پیامبر موعود است؟ گفت:به خدا آری. عمویم گفت:احساس درونیات درباره او چیست؟ گفت:به خدا سوگند دشمنی با او تا زندهام. [۴]
السیرة النبویه، ج۲، ص۵۱۹.
از این گفتوگو، هم موقعیت ابویاسر در جامعه بنینضیر و هم تکاپوی او در پی کشف جایگاه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روشن میشود؛ به هر روی، ابویاسر از کسانی است که وقتی گرایش مردم مدینه به رسول خدا را دید، برخلاف پیمانْ نامه رسمی و عمومی که طبق آن به حمایت از پیامبر و دوری از دشمنانش متعهد شده بود، با پرسشهای واهی و غلط انداز، بهکارشکنی پرداخت و بدینگونه، دشمنی و ستیز خویش را با حضرت نشان داد. ۲ - دشمنی با پیامبرابویاسر نیز چون برادرش، از اینکه خداوند پیامبر را از میان عرب برگزیده، به شدت حسادت میکرد و برای بازگرداندن مردم از اسلام، تمام توان خویش را بهکار میبست، [۶]
السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۸.
علت دشمنی وی و هم فکرانش آن بود که با پذیرش عمومی اسلام، منافعشان به خطر میافتاد، [۷]
التفسیر الکبیر، ج۵، ص۲۸.
فرجام ابویاسر نیز در تاریخ روشن نیست.۳ - ابویاسر در شأن نزولمفسران، ابویاسر را نیز در شأن نزول آیاتی که از احبار یهود و بزرگان آن سخن دارد، داخل دانستهاند: ۳.۱ - آیه اولدر ذیل آیه ۱۰۹ سوره بقره /۲ از ابنعباس نقل است [۹]
جامعالبیان، مج۱، ج۱، ص۶۸۲ .
[۱۰]
مجمعالبیان، ج۱، ص۳۵۳.
که حییّبن اخطب و ابویاسر از حسودترین یهود درباره عربها بودند و چون خداوند، پیامبرش را از آنان برگزید، در بازگرداندن مردم از اسلام میکوشیدند که خداوند درباره آنان فرمود:«وَدَّ کَثیرٌ مِن اَهلِ الکِتبِ لَو یَرُدُّونَکُم مِن بَعدِ ایمنِکُم کُفّارًا حَسَدًا مِن عِندِ اَنفُسِهِم مِن بَعدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الحَقُّ فَاعفوا واصفَحوا حَتّی یَأتِیَ اللّهُ بِاَمرِهِ اِنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیر= بسیاری از اهلکتاب پس از آنکه حقیقت بر آنها آشکار شده، از روی حسد، دوست دارند شما را پس از ایمان آوردنتان به کفر بازگردانند، عفو و گذشت کنید تا خدا فرمانش را بیاورد؛ که او بر هر کاری تواناست».۳.۲ - آیه دومواحدی از ابنعباس آورده که آیه۱۳۵ بقره/۲ درباره سران یهود مدینه، ازجمله ابویاسر و نیز نصارای نجران است که در باب برتری کیش خود با مسلمانان به مخاصمه برخاستند و یهودیان میگفتند:پیامبر ما برترین پیامبران و تورات ما برترین کتابها و دین ما برترین ادیان است و بدینگونه به عیسی (علیهالسلام) و انجیل، و محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و قرآن کفر میورزیدند و مسیحیان نیز چنین ادعایی داشتند، خداوند در پاسخ به آنان چنین نازلکرد:«وقَالوا کونوا هُودًا اَو نَصری تَهتَدوا قُل بَل مِلَّةَ اِبرهیمَ حَنیفًا و ما کانَ مِنَالمُشرِکین= گفتند:یهودی یا نصرانی شوید تا هدایت یابید، بگو:ما کیش یکتاپرستی ابراهیم را برگزیدیم و او مشرک نبود». ۳.۳ - آیه سوم«اِنَّ الَّذینَ یَکتُمونَ ما اَنزَلَ اللّهُ مِنَ الکِتبِ ویَشتَرونَ بِهِ ثَمَنًا قَلیلاً اُولئِکَ مایَأکُلونَ فی بُطونِهِم اِلاَّ النّارَ ولا یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَومَ القِیمَةِ ولا یُزَکّیهِم ولَهُم عَذابٌ اَلِیم= آنان که کتاب فرود آمده از سوی خدا را پنهان میدارند تا بهای اندکی بستانند، شکمهای خود را جز از آتش انباشته نمیسازند و خدا در روز قیامت با آنها سخن نگوید و پاکشان نسازد و بهره آنها عذابی دردآور است.» نزول این آیه را درباره تنی چند از سران یهود، ازجمله ابویاسربناخطب دانستهاند کهاز پیروان خود هدایایی میگرفتند و به آنان نوید میدادند که پیامبری از میان خود آنان ظهور خواهد کرد و وقتی پیامبری از غیر آنان برانگیخته شد، از ترس نابودی منافع خود، رسالت پیامبر را با واژگوننمایی صفات آمده در کتاب، کتمان میکردند تا مردم را از پیروی او بازدارند و خداوند، اینگونه به آنان پاسخ گفت. ۳.۴ - آیه چهارمنقل است که ابویاسر و برادرش حییّ و گروهی دیگر، درباره مدت عمر پیامبر و امتش (مدت پادشاهی او و امتش [۱۵]
مبهمات القرآن، ج۱، ص۲۷۲-۲۷۳.
) با او به مناظره برخاسته، پاسخ آن را از طریق تأویل حروف مقطعه به حساب ابجد میجستند که آیه نازل شد [۱۶]
جامعالبیان، مج۳، ج۳، ص۲۴۲.
:«هُوَ الَّذِی اَنزَلَ عَلَیکَ الکِتبَ مِنهُ ءایتٌ مُحکَمتٌ هُنَّ اُمُّ الکِتبِ واُخَرُ مُتَشبِهتٌ فَاَمَّا الَّذینَ فی قُلوبِهِم زَیغٌ فَیَتَّبِعونَ ما تَشبَهَ مِنهُ ابتِغاءَ الفِتنَةِ وابتِغاءَ تَأویلِهِ= اوست (خدایی) که (این) کتاب را بر تو فرو فرستاد، برخی از آن، آیههای محکم است که آنها اصل کتاب است و برخی دیگر متشابه است؛ امّا آنها که در دلشان کژی (= انحراف از راه راست) است، آنچه را متشابه است، برای فتنهجویی ودرجستن تأویل آن و... پی میگیرند». ابناسحاق، از ابنعباس و جابربن عبداللهبن رئاب نقل کرده که ابویاسر از کنار پیامبر میگذشت که آیهآغازین سوره بقره :«الم • ذلِکَ الکِتبُ لارَیبَ فیهِ...» را شنید، نزد برادرش و دیگر یهودیان رفت و آنچه را شنیده بود، با آنان در میان گذاشت، آنان جهت آزمودن حضرت و کسب اطلاع بیشتر، پیش پیامبر آمده، با پرس و جوهایی در باب حروف مقطعه در پی کشف مدت عمر و دوام حکومت و نبوت آن حضرت برآمدند و در نهایت، اظهار تردید و سردرگمی کردند که این آیه درباره آنان نازل شد. [۱۸]
السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۵-۵۴۷.
۳.۵ - آیه پنجمابوالفتوح رازی در ذیل آیه ۷۸ سوره آلعمران /۳ «واِنَّ مِنهُم لَفَریقًا یَلوونَ اَلسِنَتَهُم بِالکِتبِ لَتَحسَبوهُ مِنَالکِتبِ و ما هُو مِنَ الکِتبِ... = و از میان ایشان گروهی هستند که به شیوه کتابخدا سخن میگویند تا پندارید که آنچه میگویند، از کتاب خداست؛ درحالیکه از کتابخدا نیست...» [۲۰]
روض الجنان، ج۴، ص۴۰۰.
آنان را گروهی از یهودیان، ازجمله ابویاسر میداند که زبان در میپیچند بر سبیل تحریف و تغییر؛ یعنی از خود چیزی میخوانند در تغییر صفت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و در آیت رجم و مانند آن، به آوازی که به او تورات خوانند، و مینمایند که تورات است و مراد از «کتاب» تورات است.۳.۶ - آیه ششماز مقاتل نقل است [۲۱]
روض الجنان، ج۵، ص۱۶.
که رؤسای یهود، چون ابویاسر و دیگران، عبداللهبنسلام و یاران او از اهلکتاب را که به اسلام گرویدند، سرزنش میکردند و آزار میدادند که خداوند درباره آنان آیه۱۱۱ آلعمران/۳ را فرو فرستاد:«لَنیَضُرّوکُم اِلاّ اَذیً= جزآزاری اندک، هرگز به شما زیانی نخواهند رسانید».۳.۷ - آیه هفتمآوردهاند [۲۳]
جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۳۹۴.
[۲۴]
کشفالاسرار، ج۳، ص۱۶۴.
که عدهای از سران یهود، ازجمله ابویاسر نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمده، پرسیدند:به کدامیک از رسولان پیشین باور داری؟ حضرت با تمسک به آیه ۱۳۶ سوره بقره /۲ فرمود:ما به خدا و آیاتی که بر ما نازل شده و نیز آنچه بر ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و اسباط نازل شده و نیز آنچه برای موسی و عیسی فرستاده شده و... ایمان داریم، چون نام عیسی (علیهالسلام) بهمیان آمد، آنان وی را انکار کرده، گفتند:ما به او و به کسی که به وی مؤمن است، ایمان نمیآوریم که خداوند آیه۵۹ سوره مائده /۵ را درباره آنان نازل کرد:«قُل یاَهلَ الکِتبِ هَل تَنقِمونَ مِنّا اِلاّ اَن ءامَنّا بِاللّهِ ومااُنزِلَ اِلَینا وما اُنزِلَ مِن قَبلُ واَنَّ اَکثَرَکُم فسِقون= بگو:ای اهلکتاب! آیا جز این بر ما خرده و عیب میگیرید که به خدا و آنچه بر ما فرود آمده و آنچه پیش از این نازل شده، ایمان آوردهایم و حال آنکه بیشترین شما بدکار هستید؟»۴ - فهرست منابع(۱)اسباب النزول، واحدى. (۲)انساب الاشراف. (۳)البدء و التاريخ. (۴)التفسير الكبير. (۵)تفسير مبهمات القرآن. (۶)جامعالبيان عن تأويل آى القرآن. (۷) روضالجنان و روحالجنان. (۸) السيرة النبويه، ابنهشام. (۹)كشفالاسرار و عدةالابرار. (۱۰)اللباب فى علوم الكتاب. (۱۱)مجمعالبيان فى تفسير القرآن. ۵ - پانویس
۶ - منبعدایرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله ابویاسر نضری. |